ماجراهای صمد نه نه غلومی وامیر قصاب

 نه نه صمد: صمد پاشو لنگ ظهره تا کی میخوای بخوابی

 صمد: (صمد درحال خواب دیدن تو خواب بلند میگه) میخوامد جیگر بیا تو بغلم یه ماچ به من میدی خشکل

 نه نه صمد: وا خاک عالم، پاک خل شده معلوم نیست دیشب تا نصف شب کجا بوده وچی به خوردش دادن( با پاه محکم میزنه  تو باسن صمد ومیگه بگو ببینم دیشب کدوم گوری بودی؟

صمد یکدفعه از جا میپره ومیگه هیجا چطور کسی چیزی گفته

نه نه صمد: هان از قدیم گفتن گربه دزد تا چوب وبلند میکنی حساب کارشو میکنه حالا بگو ببینم دیشب تا دیر وقت کجا بودی؟

صمد: ولم کن نه نه واسه من شدی خانم مارپل خب معلومه با بچه ها نشسته بودیم داشتیم ورق بازی میکردیم، بجای این حرفا ناشتائی رواماده کن بخوریم بریم پی کارمون

نه نه صمد: میدونی ساعت چنده،یکم دندون رو جیگر بزاری نهار امادست

صمد با عصبانیت پا میشه ومیگه نخواستیم با همون صورت نشسته رخت ولباساشو عوض میکنه وکلاشو سرش میزاره واز خونه میزنه بیرون یکمی که تو کوچه میره میگه این نه نه ما که هواس واسه ادم نمیزاره یادم رفت برم بشاشم( صمد اطرافو  نگاه میکنه و سریع میره وسط گندم زارهمین که تمونشو میکشه پائین میبینه وسطای گندم زار خوشه های گندم دارن تکون میخورند و یه صداهائی ازش میاد بیرون اولش میترسه ولی خوب دقت میکنه میبینه صدای ادمیزاده یواشکی میره به طرف اونجا چی میبینه امیر قصاب و نه نه بیوه غلومی ناگهان نه نه غلومی چشمش به صمد میفته هچون گربه ای که به قفس جوجه ها خیره شده. میگه: امیر امیر صمد صمد/ امیر قصاب چی میگی عزیزم صمد چی/ پشت سرت/ نه نه غلومی بدبخت شدم حالا اینو چیکارش کنم با این دهن لقش /امیر قصاب صمد اقا اینجا چیکار میکنی راستش نه نه غلومی داشت علفهای هرز لابه لای گندما  را میچید دیدم دست تنهاست گفتم بیام کمکش کنم اخه ثواب داره/ صمد: دارم میبینم حالا که ثواب داره منم میخوام تو ثوابتون شریکشم / نه نه غلومی یواشکی تو گوش امیرقصاب میگه این دیگه چه چاخانی بود که کردی هیچی دیگه نداشتی بگی.صمد جان/ صمد اقا / خیل خب صمد اقا اگه دهنت چفت وبس داشته باشه تو هم میتونی تو چیدن علفها کمکم کنی اگر خدای نکرده زبونم لال غلومی خبر دار بشه حساب همهمون رسیدستا  میفهمی که چی میگم/هان خر که نیستم/افرین صمد واسه خودش مردی شده میدونستم هالیته امروز که دیرم شده غلومی نگران میشه یوخت میاد پیم باشه واسه یکروز دیگه خیله خب صمد جان/ صمد اقا باشه  میخوامد جیگر فدات/ نه نه غلومی: نه راه افتادی صمد اقا این حرفا رو کجا بلد شدی / با غلومی که رفته بودم شهر یه دختری کنار خیابون واسا داده بود گفتش جیگرتو بخورم جیگر. دختره هم گفتش مادرم گفته جیگرمو به سگ ندم غلومی هم گفت من گربتم فدات میو میو، حتی به زنای سن بالا هم به قول خودش تیکه میپروند/ نه نه غلومی:چشمم روشن دم دراورده واسه خودش نره خری شده، دیگه چیکارائی میکرد / صمد دیگه راستش روم نمیشه اخه خجالتم میشه بگم یکارائی شبیعه کارای شما وامیر قصاب/ امیر قصاب: بهتر من برم درقصابی  صمد(صمد اقا) صمد اقا سر رات بیا در قصابی کارت دارم/ صمد باشه/نه نه غلومی تو جلو شو برو منم دارم میام/ صمد توهم بهتره از اون طرف گندم زار بری. صمد: باشه ولی یادت باشه دا منم هستم کمک وگرنه میدونی که/ باشه یک روز تو بیا کمکم یکروزهم امیرقصاب حالا زودی برو تا کسی ندیدتمون / من رفتم خدافظ /خدافظ / صمد از گندم زار میاد بیرون که ممل لنگ دراز پیداش میشه میگه: هی صمد(صمد اقا) تو گندم زا چه کار میکردی /رفته بودم بشاشم / امیر قصاب هم دیدم تو گندم زار بود لابد اونم امده بود بشاشه /ای بابا مردم چقدر فضول شدن تو مگه ندیدی من این ور گندمزارم اون اونور/این کلکا قدیمی شده اینکارا دیگه جواب نمیده  /اگر یکدفعه دیگه از این گفای مفت بزنی با انگشت میزنم به دو چشتا/ ممللنگ دراز با پوزخند سریع از صمد دور میشه  / صمد میگه وای به حالت اگه بفهمم واسه این واون نشستی گوی مفت خورده باشی من میدونم وتو / صمد: این از کجا پیداش شد مردک لنگ دراز بد قواره / صمد میره طرف قصابی / هان چیکارم داشتی / میخواستم یخورده گوشت بدمد ببری خونه بدی نه نت باش یه ابگوشت خوشمزه درست کنه / صمد با امیر قصاب دست به یقه میشه ومیگه هان یعنی میخوای بگی با نه نه من هم بله میخوای بزنم تو چشات / صمد(صمد اقا) صمد اقا منکه چیزی نگفتم غلت بکنم اینا چه حرفیه میزنی یقمو ولکن مردم میبنند زشته عاقل شو به نه نه غلومی میگم نذاره تو علفچینی کمکش کنیا / برو بینیم با، تو چیکاره ای /  یکم یواشتر یکی میشنوه پته جفت مونو میریزه تو اب بد بخت میشیما / بزار بشنون من که کاری نکردم که بدبختشم تو هستی که بدبخت میشی بدبخت / عجب گیری اوفتادیم این چه بلائی بود سرم امد هی بیصحاب بشی/ هان با من بودی / نه قربونت بااین بسات بدمسبم بودم که هر چی میکشم از این میکشم / صمد: ننم گفته هرکی خربزه میخوره پا لرزشم بایستی بشینه، حالا دو کیلو از اون گوشتای خوبت بده ببرم / رو چشم صمد اقا  / صمد گوشت و میگره ومیبره خونه شون وارد خونه میشه میگه نه نه گشنمه چی داریم / علیک سلام اشکنه داریم برو زودی دستاتو بشورو بیای تا واست بکشم / نه نه میخام امشب یه ابگوشت پرملات درست کنی /اخه اب گوشت گوشت میخواد با کدوم گوشت /ایناهاش اینم گوشت حسابی از حالاهمش گوشت میخوریم /این همه گوشت و از کجا اوردی؟/ به این کارا کارت نباشه/ من تا ندونم این گوشتا را از کجا اوردی منم باهاش هیچی نمیپزم / نپز میرم با بچه ها تیش درست میکنیم میشینیم کباب میکنیم میخوریم کیفشو میکنیم / من باید ته وتوی این قضیه رو در بیارم /هی خر نشیا منظورم خل نشی / پس خودت بگو این گوشتا را از کجا اوردی نکنه خدای نکرده گوسفند مردم و دزدیدید وای خدا ابروم رفت دیدی چی چد یک عمر با ابرو زندگی کردم با داری ونداری ساختم حالا بچم چی از اب در امد خدا منو بکش بکش / هی چیه شلوغش میکنی دزدی چیه همینجور واسه خودت میبافی / راستشو بگو این گوشت رو از کجا اوردی /خب نمیزاری بگم /بگو/این گوشتا رو خریدم/تو گفتی من باور کردم لابد گوشام دراز دیدی/ کار پیدا کردم قرار شده یک روز یکدرمیون برم بنده خدا هم برا اینکه حتمابرم سر کارش یه پول پیش دادم منم چند وقتی بود یه ابگوشت حسابی نخورده بودم هوس ابگوشت کردم رفتم پیش امیرقصاب پولو دادمش اونم گوشتم داد/ اخه من نمیدونم کی میاد به تو تنبل که لنگ ظهر میخوابه کار بده حالا کی هست؟/ تو نمیشناسیش یه غریبه شهریه /لابد کارشم شهره من نمیزارم بری شهر اون بار رفتی شهر براهفت پشم بسه چقدر پول دوا دکتر این بی صاحبت دادم / هواس نمیزاری واسم اینهو این پیرزنه کاراگاه مارپل میمونی هی میپیچی تو دست وپای ادم صبح تا حالا شاشم میاد میخوام برم بشاشم نمیزاری / ای وای حالا یه چیزی طلبکار هم شدیم من چه به دست به اب رفتن تو مگه کسی جلو تو گرفته بود میخواستی بری به من چه مربوط/ اونبارم هی هواسم پرت میشد برم بشاشم اون جوری شدم/اره جون عمد